سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لحظه های زندگی
 
آخرین مطالب

تردید ها به ما خیانت میکنند تا به آنچه که لیاقتش را داریم نرسیم..

فکر کنم واقعا آخرین پستم باشه ،

میخوام اینجا دیگه واقعا با گذشتم خدافظی کنم ؛هرچند چیزی نبوده ؛اما همین نبودنا شد توهم ،شایدم توهم نبود ،چون بودی ،کاش نبودی ،چون ازت بت ساختم در حدی که هر کی سر راهم قرار گرفت به چشمم نیومد و با تو مقایسش کردم و ردش کردم ،

هیچکس به خوبی تو نیومد ،با اینکه خوب نمیشناختمت ،اما همون شناخت کم ، شناخت خوب و مثبتی بود برای درگیر کردن ذهنم تو این مدت ،

آدمی نیستم که واقعا برم تو توهم ؛اما قسمت ،تفاهمات و کارایی که تو این مدت خواسته یا ناخواسته روزگار باهام کرد ،باعث شد بهت فکر کنم !

با اینکه گاهی از مناسب نبودنات از اینکه شرایطتت طوری نیست که خوشم بیاد برا خودم میگفتم تا متنفر بشم ،اما باز تنفرم به 1 ساعت نمیکشید ،خیلی مسخرست !

وقتی بعد مدتها پیامی میدادی ، درست زمانی که فراموش میشدی ، گاهی تو پیاما چیزی برداشت میشد که انگار حرفی داری!!! میگفتم اگر با من نبودش هیچ میلی چرا.... ؛ خب تو هم پیام نده ؛ جلو چشمام نیا ، تا راحت باشم ؛تکلیفم با خودم معلوم باشه ، با این کارات یه نوع جنگ نرم راه انداختی،آروم آروم اومدی 

 

خدایا چرا درست زمانی که میگم کاش ببینمش همون روز دقیقا میبینمش؟ چرا زمانی که فکر میکنم بهش، پیام میده ؟یعنی قسمتی بود این وسط ؟

 

هرچی که بود .. هرچی که بود.. چه قصدی داشت چه نداشت ، دیگه نمیخوام بهش فکر کنم ،

دیگه راه زندگیمو باید انتخاب کتم

 

دیگه میرم به سمت کسی که عاشقمه ؛ دلم میسوزه که عشق و دوست داشتنشو تو این مدت نادیده گرفتم و به کسی فکر کردم که شاید از طرف من توهم بود خواستنش ، شاید تو ظاهر مطابق خواسته هام بود و در باطن شخص دیگه ای ، مگه چقد میشناسمش ( همیشه همینطور بودا؛برا فراموش کردنت کلی پشت سرت تو دلم بد حرف زدم )

 

بهرحال، زندگیم افتاده رو یه غلطکی ؛خواسته و ناخواسته باید نباشی ، دیگه تا چند وقت دیگه اگر هم حسی داشتی ،اگر منظوری تو چند تا نقطه های بعد پیامات بود ،دیگه فایده نداره ، من یه بار فرصت دادم ؛میدونم تو گذشته سرد بودم و نادیده گرفتمت ؛اما اینطور نبود در واقعیت توی دلم ...

 

خوشبختانه هیچکس خبر نداره تو دلم چه میگذشت و میگذره ، حتی خودت ،آدم درونگرا بودن این خوبیا رو داره ، فقط امشب تو این ساعت ،تواین پست همینو میگم ، دیگه به گذشته فکر نمیکنم ، نباید فکرکنم و تمام سعیمو میکنم به شخصی که تمام عشقشو بهم داده اعتماد کنم و بهش نزدیک بشم :)

 

تذکر * اگه کسی این پیامو خوند ،لطف کنی هیچ وقت بدون مشخص کردن مرزاش ،وارد زندگی کسی نشه،کاری نکنه دچار توهم بشه ، اگه هم حسی داره بگه،شاید دوطرفه باشه ...

 


[ سه شنبه 93/2/2 ] [ 2:0 صبح ] [ ت... ف... ]
درباره وبلاگ

برچسب‌ها وب
آرشیو مطالب
امکانات وب